. . . و تو قوی تر باش!

. . . و تو قوی تر باش!

سوگند به مهربانی
که مهربانی ست که می ماند
و دیگر هیچ!

دسته بندی نوشته ها
تازه ترین نوشته ها
تازه ترین دیدگاه ها

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

- به نظرت فرهاد عاشق تره یا قباد؟

+ من


#ُسریال_شهرزاد 

صاد قاف
۱۲ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۵۲ ۰ دیدگاه

تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد

زندگی درد قشنگیست که جریان دارد


زندگی درد قشنگیست ، بجز شب هایش!

که بدون تو فقط خوابِ پریشان دارد


یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند! 

کار خیر است اگر این شهر، مسلمان دارد !


خواب بد دیده ام ای کاش خدا خیر کند

خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد!


شیخ و من هر دو طلبکار بهشتیم ولی

من به تو ، او به نماز خودش ایمان دارد


اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر

سر و سریست که با موی پریشان دارد


"من از آن روز که در بند توأم" فهمیدم

زندگی درد قشنگیست که جریان دارد


علی صفری


صاد قاف
۱۵ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۱۸ ۲ دیدگاه

چشمام خراب شدن... هی آب میاد ازشون!!!

فکر کنم اون وقتا که بودی گرمای عشقت آب چشمامو تبخیر می کرد و دیگه بیرون نمی اومد ولی الان که نیستی همین جوری یه بند میاد بیرون...


آهای اونایی که میگین "آب هست ولی کم هست" . . . 

"آب چشمای من هست زیادم هست" 

صاد قاف
۲۹ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۱۳ ۰ دیدگاه

دکتر: خب... مشکلت چیه؟

بیمار: دکتر فکر کنم سرما خوردم...

دکتر: گلوت درد می کنه؟

بیمار: آره... گرفته، خیلی هم درد می کنه!

دکتر: خب، بدنت چی؟ تب هم داری؟

بیمار: نه هیچکدوم

دکتر: آبریزش بینی نداری؟

بیمار: نه... راستش آبریزش بینی ندارم ولی چشمام خیلی اشک می کنه! دکتر بهم میگن عاشق شدم ولی دروغ میگن... من سرما خوردم... مگه نه؟!


صاد قاف
۲۹ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۱۰ ۰ دیدگاه

دلم برای کارهایی که وقت با هم بودمان نکردم تنگ شده... خیلی تنگ!

دلم برام آن بوسه هایی که بر گونه ی یخ زده ی سرخ قشنگت در آن عصر زمستانی نزدم تنگ شده!

دلم برای نَفِشُردن دستت در دستانم وقتی کنارت زیر آن کاج بلند نشسته بودم تنگ شده! 

دلم برای بغل نکردنت وقتی کادوی روز مرد را به من دادی تنگ شده!

دلم برای نوازش نکردن آن موهای خرمایی ات که تازه رنگشان کرده بودی تنگ شده! 


هیچ وقت فکرش را نمی کردم دلم اینقدر برای کارهای نکرده ام تنگ شود که گلویم را هم تنگ کند و چشمانم را. . .  


و ببارد اشک دلتنگی ام!

صاد قاف
۲۳ دی ۹۵ ، ۱۴:۵۹ ۰ دیدگاه

دلم عشق می خواهد 

تنم آغوش

لبم بوسه

مویم نوازش

گوشم دوستت دارم 

همین...

        وگرنه...

               خوبم...

صاد قاف
۰۸ دی ۹۵ ، ۲۲:۲۴ ۲ دیدگاه

اینکه دلتنگ توام اقرار می خواهد مگر؟

اینکه از من دلخوری انکار می خواهد مگر؟


وقت دل کندن به فکر باز پیوستن مباش

دل بریدن وعده دیدار می خواهد مگر؟


عقل اگر غیرت کند یک بار عاشق می شویم

اشتباه ناگهان تکرار می خواهد مگر؟


من چرا رسوا شوم یک شهر مشتاق تواند

لشکر عشاق پرچم دار می خواهد مگر؟


با زبان بی زبانی بارها گفتی برو

من که دارم می روم ؛ اصرار می خواهد مگر؟


روح سرگردان من هر جا بخواهد می رود

خانه دیوانگان دیوار می خواهد مگر؟


مهدی مظاهری

صاد قاف
۲۴ آذر ۹۵ ، ۱۰:۰۳ ۰ دیدگاه

- آهنگ بدی گذاشتم؟

+ نه... چطور؟ 

- احساساتی نشی بیفتی رو دستمون!

+ نه دیگه اون دوران گذشت... دیگه احساساتی نمیشم...

- دلت سنگ شده؟ 

+ آره...

- منم دلم از سنگ شده ولی... میشکنه!

صاد قاف
۲۱ آذر ۹۵ ، ۲۱:۳۵ ۱ دیدگاه

من بوسه به کس نمی دهم

در آغوش کسی نمی روم 

من ناز کسی نمی خرم 

تن به نوازش ندهم  

هی دل ندهم 


چون 


امانتند این همه نزدم 


این ها، از آن 


لب و کَش و نیاز و دست و دل اوست!

صاد قاف
۱۵ آذر ۹۵ ، ۱۲:۴۲ ۱ دیدگاه

نازنینم! نفسم تنگ هوایت شده است

گفته بودم که دلم تنگ برایت شده است؟


من ندانم که چرا از بدنم جان عزیز  

رفته؟ شاید همه جانم به فدایت شده است  


ای که چشمت همه اش پر ز وفا بود، بمان

چشم من را بنگر، خیس جفایت شده است 


گو به آن دلبر خوش ناز و ادایم که کشید

او بسی ناز تو، معتاد ادایت شده است


بعد او بین لبم فاصله از خنده نبود

بلکه هر دم لب من باز شکایت شده است


می شود قصه ی زیبا نرسیدن به حبیب؟

من که باور نکنم، گر چه حکایت شده است 


بی نوا "صاد" که سنگین شده گوشش حالا

در جوانی است ولی پیرِ صدایت شده است


پی نوشت: اولین غزل من! 

صاد قاف
۱۲ آذر ۹۵ ، ۲۱:۲۱ ۰ دیدگاه